Lectionary Calendar
Sunday, December 22nd, 2024
the Fourth Week of Advent
Attention!
StudyLight.org has pledged to help build churches in Uganda. Help us with that pledge and support pastors in the heart of Africa.
Click here to join the effort!

Read the Bible

کتاب مقدس

اِرميا 39

1  در ماه‌ دهم‌ از سال‌ نهم‌ صدقیاپادشاه یهودا، نبوكدرصّر پادشاه‌ بابل‌ با تمامی‌ لشكر خود بر اورشلیم‌ آمده‌، آن‌ را محاصره‌ نمودند.2  و در روز نهم‌ ماه‌ چهارم‌ از سال‌ یازدهم‌ صدقیا در شهر رخنه‌ كردند.3  و تمام‌ سروران‌ پادشاه‌ بابل‌ داخل‌ شده‌، در دروازه‌ وسطی‌ نشستند یعنی‌ نَرْجَلْ شَرأصَرْ و سَمْجَرْنَبُو و سَرسَكیم‌ رئیس‌ خواجه‌ سرایان‌ و نَرْجَل‌ شَرأصَرْ رئیس‌ مجوسیان‌ و سایر سرداران‌ پادشاه‌ بابل‌.4  و چون‌ صدقیا پادشاه‌ یهودا و تمامی‌ مردان‌ جنگی‌ این‌ را دیدند، فرار كرده‌، به‌ راه‌ باغ‌ شاه‌ از دروازه‌ای‌ كه‌ در میان‌ دو حصار بود در وقت‌ شب‌ از شهر بیرون‌ رفتند و (پادشاه‌) به‌ راه‌ عَرَبَه‌ رفت‌.5  و لشكر كلدانیان‌ ایشان‌ را تعاقب‌ نموده‌، در عَرَبَه‌ اَریحا به‌ صدقیا رسیدند و او را گرفتار كرده‌، نزد نبوكدرصّر پادشاه‌ بابل‌ به‌ رِبْلَه‌ در زمین‌ حَماتْ آوردند و او بر وی‌ فتوی‌ داد.6  و پادشاه‌ بابل‌ پسران‌ صدقیا را پیش‌ رویش‌ در رِبْلَه‌ به‌ قتل‌ رسانید و پادشاه‌ بابل‌ تمامی‌ شُرفای‌ یهودا را كشت‌.7  و چشمان‌ صدقیا را كور كرد و او را به‌ زنجیرها بسته‌، به‌ بابل‌ برد.8  و كلدانیان‌ خانه‌ پادشاه‌ و خانه‌های‌ قوم‌ را به‌ آتش‌ سوزانیدند و حصارهای‌ اورشلیم‌ را منهدم‌ ساختند.9  و نَبُوزَرَدان‌ رئیس‌ جلاّدان‌، بقیه‌ قوم‌ را كه‌ در شهر باقی‌ مانده‌ بودند و خارجین‌ را كه‌ بطرف‌ او شده‌ بودند و بقیه‌ قوم‌ را كه‌ مانده‌ بودند به‌ بابل‌ به‌ اسیری‌ برد.10  لیكن‌ نَبُوزَرَدان‌ رئیس‌ جلاّدان‌ فقیران‌ قوم‌ را كه‌ چیزی‌ نداشتند در زمین‌ یهودا واگذاشت‌ و تاكستانها و مزرعه‌ها در آن‌ روز به‌ ایشان‌ داد.

11  و نبوكدرصّر پادشاه‌ بابل‌ درباره‌ ارمیا به‌ نبوزردان‌ رئیس‌ جلاّدان‌ امر فرموده‌، گفت‌:12  «اورا بگیر و به‌ او نیك‌ متوجه‌ شده‌، هیچ‌ اذیتی‌ به‌ وی‌ مرسان‌ بلكه‌ هر چه‌ به‌ تو بگوید برایش‌ بعمل‌ آور.»13  پس‌ نبوزردان‌ رئیس‌ جلاّدان‌ و نَبُوشَزْبان‌ رئیس‌ خواجه‌ سرایان‌ و نَرْجَل‌ شَرأصَر رئیس‌ مجوسیان‌ و سایر سروران‌ پادشاه‌ بابل‌ فرستادند14  و ارسال‌ نموده‌، ارمیا را از صحن‌ زندان‌ برداشتند و او را به‌ جَدَلْیا ابن‌ اَخیقام‌ بن‌ شافان‌ سپردند تا او را به‌ خانه‌ خود ببرد. پس‌ در میان‌ قوم‌ ساكن‌ شد.15  و چون‌ ارمیا هنوز در صحن‌ زندان‌ محبوس‌ بود، كلام‌ خداوند بر وی‌ نازل‌ شده‌، گفت‌:16  «برو و عَبَدْمَلَك‌ حبشی‌ را خطاب‌ كرده‌، بگو: یهوه‌ صبایوت‌ خدای‌ اسرائیل‌ چنین‌ می‌فرماید: اینك‌ كلام‌ خود را بر این‌ شهر به‌ بلا وارد خواهم‌ آورد و نه‌ بخوبی‌ و در آن‌ روز در نظر تو واقع‌ خواهد شد.17  لیكن‌ خداوند می‌گوید: من‌ تو را در آن‌ روز نجات‌ خواهم‌ داد و به‌ دست‌ كسانی‌ كه‌ از ایشان‌ می‌ترسی‌ تسلیم‌ نخواهی‌ شد.18  زیرا خداوند می‌گوید كه‌ تو را البته‌ رهایی‌ خواهم‌ داد و به‌ شمشیر نخواهی‌ افتاد، بلكه‌ از این‌ جهت‌ كه‌ بر من‌ توكّل‌ نمودی‌ جان‌ تو برایت‌ غنیمت‌ خواهد شد.»

 
adsfree-icon
Ads FreeProfile