the Week of Proper 28 / Ordinary 33
Click here to join the effort!
Read the Bible
کتاب مقدس
اعداد 31
1 و خداوند موسی را خطاب كرده، گفت:2 « انتقام بنیاسرائیل را از مدیانیان بگیر، و بعد از آن به قوم خود ملحق خواهی شد.»3 پس موسی قوم را مخاطب ساخته، گفت: « از میان خود مردان برای جنگ مهیا سازید تا به مقابلۀ مدیان برآیند، و انتقام خداوند را از مدیان بكشند.4 هزار نفر از هر سبط از جمیع اسباط اسرائیل برای جنگ بفرستید.»5 پس از هزارههای اسرائیل، از هر سبط یك هزار، یعنی دوازده هزار نفر مهیا شدۀ برای جنگ منتخب شدند.6 و موسی ایشان را هزار نفر از هر سبط به جنگ فرستاد، ایشان را با فینحاس بن العازار كاهن و اسباب قدس و كَرِنّاها برای نواختن در دستش به جنگ فرستاد.
7 و با مدیان به طوری كه خداوند موسی را امر فرموده بود، جنگ كرده، همۀ ذكوران را كشتند.8 و در میان كشتگان ملوك مدیان یعنی اِوی و راقَم و صور و حور و رابَع، پنج پادشاه مدیان را كشتند، و بلعام بن بَعُوْر را به شمشیر كشتند.9 و بنیاسرائیل زنان مدیان و اطفال ایشان را به اسیری بردند، و جمیع بهایم و جمیع مواشی ایشان و همۀ املاك ایشان را غارت كردند.10 و تمامی شهرها و مساكن و قلعههای ایشان را به آتش سوزانیدند.11 و تمامی غنیمتو جمیع غارت را از انسان و بهایم گرفتند.12 و اسیران و غارت و غنیمت را نزد موسی و العازار كاهن و جماعت بنیاسرائیل در لشكرگاه در عَرَبات موآب، كه نزد اردن در مقابل اریحاست، آوردند.
13 و موسی و العازار كاهن و تمامی سروران جماعت بیرون از لشكرگاه به استقبال ایشان آمدند.14 و موسی بر رؤسای لشكر یعنی سرداران هزارهها و سرداران صدْها كه از خدمت جنگ باز آمده بودند، غضبناك شد.15 و موسی به ایشان گفت: « آیا همۀ زنان را زنده نگاه داشتید؟16 اینك اینانند كه برحسب مشورت بلعام، بنیاسرائیل را واداشتند تا در امر فغور به خداوند خیانت ورزیدند و در جماعت خداوند وبا عارض شد.17 پس الا´ن هر ذكوری از اطفال را بكشید، و هر زنی را كه مرد را شناخته، با او همبستر شده باشد، بكشید.18 و از زنان هر دختری را كه مرد را نشناخته، و با او همبستر نشده برای خود زنده نگاه دارید.19 و شما هفت روز بیرون از لشكرگاه خیمه زنید، و هر كه شخصی را كشته و هر كه كشتهای را لمس نموده باشد از شما و اسیران شما در روز سوم و در روز هفتم، خود را تطهیر نماید.20 و هر جامه و هرظرف چرمی و هر چه از پشم بز ساخته شده باشد و هر ظرف چوبین را تطهیر نمایید.»21 و العازار كاهن به مردان جنگی كه به مقاتله رفته بودند، گفت: « این است قانون شریعتی كه خداوند به موسی امر فرموده است:22 طلا و نقره و برنج و آهن و روی و سرب،23 یعنی هر چه متحمل آتش بشود، آن را از آتش بگذرانید وطاهر خواهد شد، و به آب تنزیه نیز آن را طاهر سازند و هر چه متحمل آتش نشود، آن را از آب بگذرانید.24 و در روز هفتم رخت خود را بشویید تا طاهر شوید، و بعد از آن به لشكرگاه داخل شوید.»
25 و خداوند موسی را خطاب كرده، گفت:26 « تو و العازار كاهن و سروران خاندان آبای جماعت، حساب غنایمی كه گرفته شده است، چه از انسان و چه از بهایم بگیرید.27 و غنیمت را در میان مردان جنگی كه به مقاتله بیرون رفتهاند، و تمامی جماعت نصف نما.28 و از مردان جنگی كه به مقاتله بیرون رفتهاند زكات برای خداوند بگیر، یعنی یك نفر از پانصد چه از انسان و چه از گاو و چه از الاغ و چه از گوسفند.29 از قسمت ایشان بگیر و به العازار كاهن بده تا هدیۀ افراشتنی برای خداوند باشد.30 و از قسمت بنیاسرائیل یكی كه از هر پنجاه نفر گرفته شده باشد چه از انسان و چه از گاو و چه از الاغ و چه از گوسفند و چه از جمیع بهایم بگیر، و آنها را به لاویانی كه ودیعت مسكن خداوند را نگاه میدارند، بده.»31 پس موسی و العازار كاهن برحسب آنچه خداوند به موسی امر فرموده بود، عمل كردند.32 و غنیمت سوای آن غنیمتی كه مردان جنگی گرفته بودند، از گوسفند ششصد و هفتاد و پنج هزار رأس بود.33 و از گاو هفتاد و دو هزار رأس.34 و از الاغ شصت و یك هزار رأس.35 و از انسان از زنانی كه مرد را نشناخته بودند، سی و دو هزار نفر بودند.36 و نصفهای كه قسمت كسانی بود كه به جنگ رفته بودند، سیصد و سی و هفت هزار وپانصد گوسفند بود.37 و زكات خداوند از گوسفند ششصد و هفتاد و پنج رأس بود.38 و گاوان سی و شش هزار بود و از آنها زكات خداوند هفتاد و دو رأس بود.39 و الاغها سی هزار و پانصد و از آنها زكات خداوند شصت و یك رأس بود.40 و مردمان شانزده هزار و از ایشان زكات خداوند سی و دو نفر بودند.41 و موسی زكات را كه هدیۀ افراشتنی خداوند بود به العازار كاهن داد، چنانكه خداوند به موسی امر فرموده بود.42 و از قسمت بنیاسرائیل كه موسی آن را از مردان جنگی جدا كرده بود،43 و قسمت جماعت از گوسفندان، سیصد و سی و هفت هزار و پانصد راس بود.44 و از گاوان سی و شش هزار راس.45 و از الاغها، سی هزار و پانصد راس.46 و از انسان، شانزده هزار نفر.47 و موسی از قسمت بنیاسرائیل یكی را كه از هر پنجاه گرفته شده بود، چه از انسان و چه از بهایم گرفت، و آنها را به لاویانی كه ودیعت مسكن خداوند را نگاه میداشتند، داد، چنانكه خداوند به موسی امر فرموده بود.
48 و رؤسایی كه بر هزارههای لشكر بودند، سرداران هزارهها با سرداران صدها نزد موسی آمدند.49 و به موسی گفتند: « بندگانت حساب مردان جنگی را كه زیردست ما میباشند گرفتیم، و از ما یك نفر مفقود نشده است.50 پس ما از آنچه هر كس یافته است، هدیهای برای خداوند آوردهایم، از زیورهای طلا و خلخالها و دستبندها و انگشترها و گوشوارهها و گردنبندها تا برای جانهای ما به حضور خداوندكفاره شود.»51 و موسی و العازار كاهن، طلا و همۀ زیورهای مصنوعه را از ایشان گرفتند.52 و تمامی طلای هدیهای كه از سرداران هزارهها و سرداران صدْها برای خداوند گذرانیدند، شانزده هزار و هفتصد و پنجاه مثقال بود.53 زیرا كه هر یكی از مردان جنگی غنیمتی برای خود برده بودند.54 و موسی و العازار كاهن، طلا را از سرداران هزارهها و صدها گرفته، به خیمه اجتماع آوردند تا بجهت بنیاسرائیل، به حضور خداوند یادگار باشد.