the Fourth Week of Advent
Click here to join the effort!
Read the Bible
کتاب مقدس
ايوب 32
1 پس آن سه مرد از جواب دادن به ایوبباز ماندند، چونكه او در نظر خود عادل بود.2 آنگاه خشم الیهو ابن بَرَكئیل بوزی كه از قبیله رام بود مشتعل شد، و غضبش بر ایوب افروخته گردید، از این جهت كه خویشتن را از خدا عادلتر مینمود؛3 و خشمش بر سه رفیق خود افروخته گردید، از این جهت كه هر چند جواب نمییافتند، امّا ایوب را مجرم میشمردند.4 و الیهو از سخن گفتن با ایوب درنگ نموده بود زیرا كه ایشان در عمر، از وی بزرگتر بودند.5 امّا چون الیهو دید كه به زبان آن سه مرد جوابی نیست، پس خشمش افروخته شد.
6 و الیهو ابن بركئیل بوزی به سخن آمده، گفت: «من در عمر صغیر هستم، و شما موسفید. بنابراین ترسیده، جرأت نكردم كه رأی خود را برای شما بیان كنم.7 و گفتم روزها سخن گوید، و كثرت سالها، حكمت را اعلام نماید.8 لیكن در انسان روحی هست، و نفخه قادرمطلق، ایشان را فطانت میبخشد.9 بزرگان نیستند كه حكمت دارند، و نه پیران كه انصاف را میفهمند.10 بنابراین میگویم كه مرا بشنو و من نیز رأی خود را بیان خواهم نمود.11 اینك از سخن گفتن با شما درنگ نمودم، و بَراهینِ شما را گوش گرفتم، تا سخنان را كاوِش گردید.12 و من در شما تأمّل نمودم و اینك كسی از شما نبود كه ایوب را ملزم سازد. یا سخنان او راجواب دهد.13 مبادا بگویید كه حكمت را دریافت نمودهایم، خدا او را مغلوب میسازد و نه انسان.14 زیرا كه سخنان خود را به ضّد من ترتیب نداده است، و به سخنان شما او را جواب نخواهم داد.
15 ایشان حیران شده، دیگر جواب ندادند، و سخن از ایشان منقطع شد.16 پس آیا من انتظار بكشم چونكه سخن نمیگویند؟ و ساكت شده، دیگر جواب نمیدهند؟17 پس من نیز از حصّه خود جواب خواهم داد، و من نیز رأی خود را بیان خواهم نمود.18 زیرا كه از سخنان، مملّو هستم. و روحِ باطنِ من، مرا به تنگ میآورد.19 اینك دل من مثل شرابی است كه مفتوح نشده باشد، و مثل مشكهای تازه نزدیك است بتركد.20 سخن خواهم راند تا راحت یابم و لبهای خود را گشوده، جواب خواهم داد.21 حاشا از من كه طرفداری نمایم و به احدی كلام تملّقآمیز گویم.22 چونكه به گفتن سخنان تملّقآمیز عارف نیستم. والاّ خالقم مرا به زودی خواهد برداشت.