the Fourth Week of Advent
Click here to learn more!
Read the Bible
کتاب مقدس
پیدایش 3
1 و مار از همۀ حیوانات صحرا كه خداوند خدا ساخته بود، هُشیارتر بود. و به زن گفت: «آیا خدا حقیقتاً گفته است كه از همۀ درختان باغ نخورید؟»2 زن به مار گفت: «از میوۀ درختان باغ میخوریم،3 لكن از میوۀ درختی كهدر وسط باغ است، خدا گفت از آن مخورید و آن را لمس مكنید، مبادا بمیرید.»4 مار به زن گفت: «هر آینه نخواهید مرد،5 بلكه خدا میداند در روزی كه از آن بخورید، چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیك و بد خواهید بود.»
6 و چون زن دید كه آن درخت برای خوراك نیكوست و بنظر خوشنما و درختی دلپذیر و دانشافزا، پس از میوهاش گرفته، بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد.7 آنگاه چشمان هر دوِ ایشان باز شد و فهمیدند كه عریانند. پس برگهای انجیر به هم دوخته، سترها برای خویشتن ساختند.8 و آواز خداوند خدا را شنیدند كه در هنگام وزیدن نسیم نهار در باغ میخرامید، و آدم و زنش خویشتن را از حضور خداوند خدا در میان درختان باغ پنهان كردند.
9 و خداوند خدا آدم را ندا در داد و گفت: «كجا هستی؟»10 گفت: «چون آوازت را در باغ شنیدم، ترسان گشتم، زیرا كه عریانم. پس خود را پنهان كردم.»
11 گفت: «كه تو را آگاهانید كه عریانی؟ آیا از آن درختی كه تو را قدغن كردم كه از آن نخوری، خوردی؟»12 آدم گفت: «این زنی كه قرین من ساختی، وی از میوۀ درخت به من داد كه خوردم.»13 پس خداوند خدا به زن گفت: «این چه كار است كه كردی؟» زن گفت: «مار مرا اغوا نمود كه خوردم. »
14 پس خداوند خدا به مار گفت: «چونكه این كار كردی، از جمیع بهایم و از همۀ حیوانات صحرا ملعونتر هستی! بر شكمت راه خواهی رفت و تمام ایام عمرت خاك خواهی خورد.15 و عداوت در میان تو و زن، و در میان ذُرّیت تو وذریت وی میگذارم؛ او سر تو را خواهد كوبید و تو پاشنۀ وی را خواهی كوبید.»
16 و به زن گفت: «اَلَم و حمل تو را بسیار افزون گردانم؛ با الم فرزندان خواهی زایید و اشتیاق تو به شوهرت خواهـد بود و او بر تو حكمرانی خواهد كرد.»
17 و به آدم گفت: «چونكه سخن زوجهات را شنیـدی و از آن درخت خـوردی كه امـر فرمـوده، گفتم از آن نخـوری، پـس بسبب تـو زمیـن ملعون شـد، و تمام ایام عمـرت از آن با رنـج خواهی خورد.18 خار و خس نیز برایت خواهد رویانید و سبزههای صحرا را خواهی خورد،19 و به عرق پیشانیات نان خواهی خورد تا حینی كه به خاك راجع گردی، كه از آن گرفته شدی زیرا كه تو خاك هستی و به خاك خواهی برگشت. »
20 و آدم زن خود را حوا نام نهاد، زیرا كه او مادر جمیع زندگان است.
21 و خداوند خدا رختها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید.
22 و خداوند خدا گفت: «همانا انسان مثل یكی از ما شده است، كه عارف نیك و بد گردیده. اینك مبادا دست خود را دراز كند و از درخت حیات نیز گرفته بخورَد، و تا به ابد زنده ماند.»23 پس خداوند خدا، او را از باغ عدن بیرون كرد تا كار زمینی را كه از آن گرفته شده بود، بكند.24 پس آدم را بیرون كرد و به طرف شرقی باغ عدن، كروبیان را مسكن داد و شمشیر آتشباری را كه به هر سو گردش میكرد تا طریق درخت حیات را محافظت كند.