the Fourth Week of Advent
free while helping to build churches and support pastors in Uganda.
Click here to learn more!
Read the Bible
کتاب مقدس
خروج 20
1 و خدا تكلم فرمود و همۀ این كلماترا بگفت:2 « من هستم یهوه، خدای تو، كه تو را از زمینمصر و از خانۀ غلامی بیرون آوردم.3 تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد.4 « صورتی تراشیده و هیچ تمثالی از آنچه بالا در آسمان است، و از آنچه پایین در زمین است، و از آنچه در آب زیر زمین است، برای خود مساز.5 نزد آنها سجده مكن، و آنها را عبادت منما، زیرا من كه یهوه، خدای تو میباشم، خدای غیور هستم، كه انتقام گناه پدران را از پسران تا پشت سوم و چهارم از آنانی كه مرا دشمن دارند میگیرم.6 و تا هزار پشت بر آنانی كه مرا دوست دارند و احكام مرا نگاه دارند، رحمت میكنم.7 « نام یهوه، خدای خود را به باطل مبر، زیرا خداوند كسی را كه اسم او را به باطل بَرَد، بیگناه نخواهد شمرد.8 « روز سَبَّت را یاد كن تا آن را تقدیس نمایی.9 شش روز مشغول باش و همۀ كارهای خود را بجا آور.10 اما روز هفتمین، سَبَّتِ یهوه، خدای توست. در آن هیچ كار مكن، تو و پسرت و دخترت و غلامت و كنیزت و بهیمهات و مهمان تو كه درون دروازههای تو باشد.11 زیرا كه در شش روز، خداوند آسمان و زمین و دریا و آنچه را كه در آنهاست بساخت، و در روز هفتم آرام فرمود. از این سبب خداوند روز هفتم را مبارك خوانده، آن را تقدیس نمود.
12 پدر و مادر خود را احترام نما، تا روزهایتو در زمینی كه یهوه خدایت به تو میبخشد، دراز شود.13 « قتل مكن.14 « زنا مكن.15 « دزدی مكن.16 « بر همسایۀ خود شهادت دروغ مده.17 «به خانۀ همسایۀ خود طمع مورز، و به زن همسایهات و غلامش و كنیزش و گاوش و الاغش و به هیچ چیزی كه از آن همسایۀ تو باشد، طمع مكن.»
18 و جمیع قوم رعدها و زبانههای آتش و صدای كَرِنّا و كوه را كه پر از دود بود دیدند، و چون قوم این را بدیدند لرزیدند، و از دور بایستادند.19 و به موسی گفتند: «تو به ما سخن بگو و خواهیم شنید، اما خدا به ما نگوید، مبادا بمیریم.»20 موسی به قوم گفت: «مترسید زیرا خدا برای امتحان شما آمده است، تا ترس او پیش روی شما باشد و گناه نكنید.»21 پس قوم از دور ایستادند و موسی به ظلمت غلیظ كه خدا در آن بود، نزدیك آمد.
22 و خداوند به موسی گفت: «به بنیاسرائیل چنین بگو: شما دیدید كه از آسمان به شما سخن گفتم:23 با من خدایان نقره مسازید و خدایان طلا برای خود مسازید.24 مذبحی از خاك برای من بساز، و قربانیهای سوختنی خود و هدایای سلامتیخود را از گله و رمۀ خویش بر آن بگذران، در هر جایی كه یادگاری برای نام خود سازم، نزد تو خواهم آمد، و تو را بركت خواهم داد.25 و اگر مذبحی از سنگ برای من سازی، آن را از سنگهای تراشیده بنا مكن، زیرا اگر افزار خود را بر آن بلند كردی، آن را نجس خواهی ساخت.26 و بر مذبح من از پلهها بالا مرو، مبادا عورَت تو بر آن مكشوف شود.»