the Fourth Week of Advent
Click here to join the effort!
Read the Bible
کتاب مقدس
دوم تواريخ 28
1 و آحاز بیست ساله بود كه پادشاه شد و شانزده سال در اورشلیم پادشاهی كرد. اما آنچه در نظر خداوند پسند بود، موافق پدرش داود به عمل نیاورد.2 بلكه به طریقهای پادشاهان اسرائیل سلوك نموده، تمثالها نیز برای بَعْلیم ریخت.3 و در وادی ابن هِنُّوم بخور سوزانید، و پسران خود را برحسب رجاسات امّتهایی كه خداوند از حضور بنیاسرائیل اخراج نموده بود، سوزانید.4 و بر مكانهای بلند و تلها و زیر هر درخت سبز قربانیها گذرانید و بخور سوزانید.5 بنابراین، یهُوَه خدایش او را به دست پادشاه ارام تسلیم نمود كه ایشان او را شكست داده، اسیران بسیاری از او گرفته، به دمشق بردند. و به دست پادشاه اسرائیل نیز تسلیم شد كه او را شكست عظیمی داد.
6 و فَقَح بن رَمَلْیا صد و بیست هزار نفر را كه جمیع ایشان مردان جنگی بودند، در یك روز در یهودا كشت، چونكه یهُوَه خدای پدران خود را ترك نموده بودند.7 و زِكْرِی كه مرد شجاع افرایمی بود، مَعَسِیا پسر پادشاه، عَزْریقام ناظرِ خانه، و اَلْقانَه را كه شخص اول بعد از پادشاه بود، كشت.8 پس بنیاسرائیل دویست هزار نفر زنان و پسران و دختران از برادران خود به اسیری بردند و نیز غنیمت بسیاری از ایشان گرفتند و غنیمت را به سامره بردند.9 و در آنجا نبی از جانب خداوند عُوْدید نام بود كه به استقبال لشكری كه به سامرهبرمیگشتند آمده، به ایشان گفت: «اینك از این جهت كه یهُوَه خدای پدران شما بر یهودا غضبناك میباشد، ایشان را به دست شما تسلیم نمود و شما ایشان را با غضبی كه به آسمان رسیده است، كشتید.10 و حال شما خیال میكنید كه پسران یهودا و اورشلیم را به عُنف غلامان و كنیزان خود سازید. و آیا با خود شما نیز تقصیرها به ضد یهُوَه خدای شما نیست؟11 پس الا´ن مرا بشنوید و اسیرانی را كه از برادران خود آوردهاید، برگردانید زیرا كه حدّت خشم خداوند بر شما میباشد.»12 آنگاه بعضی از رؤسای بنیافرایم یعنی عَزَرْیا ابن یهُوحانان و بَركَیا ابن مَشُلّیموت و یحِزْقیا ابن شَلُّوم و عماسا ابن حَدْلای با آنانی كه از جنگ میآمدند، مقاومت نمودند.13 و به ایشان گفتند كه «اسیران را به اینجا نخواهید آورد زیرا كه تقصیری به ضد خداوند بر ما هست؛ و شما میخواهید كه گناهان و تقصیرهای ما را مزید كنید زیرا كه تقصیر ما عظیم است و حدت خشم بر اسرائیل وارد شده است.»14 پس لشكریان، اسیران و غنیمت را پیش رؤسا و تمامی جماعت واگذاشتند.15 و آنانی كه اسم ایشان مذكور شد برخاسته، اسیران را گرفتند و همۀ برهنگان ایشان را از غنیمت پوشانیده، ملبس ساختند و كفش به پای ایشان كرده، ایشان را خورانیدند و نوشانیدند و تدهین كرده، تمامی ضعیفان را بر الاغها سوار نموده، ایشان را به اریحا كه شهر نخل باشد نزد برادرانشان رسانیده، خود به سامره مراجعت كردند.
16 و در آن زمان، آحازِ پادشاه نزد پادشاهانآشور فرستاد تا او را اعانت كنند.17 زیرا كه اَدُوْمیان هنوز میآمدند و یهودا را شكست داده، اسیران میبردند.18 و فلسطینیان بر شهرهای هامون و جنوبی یهودا هجوم آوردند و بیت شمس و اَیلُون و جَدیروت و سُوكُو را با دهاتش و تِمْنَه را با دهاتش و جِمْزُو را با دهاتش گرفته، در آنها ساكن شدند.19 زیرا خداوند یهودا را به سبب آحاز، پادشاه اسرائیل ذلیل ساخت، چونكه او یهودا را به سركشی واداشت و به خداوند خیانت عظیمی ورزید.20 پس تِلْغَت فِلْناسَر، پادشاه آشور بر او برآمد و او را به تنگ آورد و وی را تقویت نداد.21 زیرا كه آحاز خانۀ خداوند و خانههای پادشاه و سروران را تاراج كرده، به پادشاه آشور داد، اما او را اعانت ننمود.22 و چون او را به تنگ آورده بود، همین آحازِ پادشاه به خداوند بیشتر خیانت ورزید.23 زیرا كه برای خدایان دمشق كه او را شكست داده بودند، قربانی گذرانید و گفت: «چونكه خدایانِ پادشاهانِ ارام، ایشان را نصرت دادهاند، پس من برای آنها قربانی خواهم گذرانید تا مرا اعانت نمایند.» اما آنها سبب هلاكت وی و تمامی اسرائیل شدند.24 و آحاز اسباب خانۀ خدا را جمع كرد و آلات خانۀ خدا را خرد كرد و درهای خانۀ خداوند را بسته، مذبحها برای خود در هر گوشه اورشلیم ساخت.25 و در هر شهری از شهرهای یهودا، مكانهای بلند ساخت تا برای خدایان غریب بخور سوزانند. پس خشم یهُوَه خدای پدران خود را به هیجان آورد.26 و بقیۀ وقایع وی و همۀ طریقهای اول و آخر او، اینك در تواریخ پادشاهان یهودا و اسرائیل مكتوب است.27 پسآحاز با پدران خود خوابید و او را در شهر اورشلیم دفن كردند، اما او را به مقبرۀ پادشاهان اسرائیل نیاوردند. و پسرش حِزْقیا به جایش پادشاه شد.